خواهم فراموشت کنم عمرم کفایت می‌کند؟

ای آنکه عشقت را دلم هر دم حکایت می کند

بیمار عشقت گشتم و درمان ندارد درد من

عشق تو در رگهای من دارد سرایت می کند

فرمان به قتل این دلم دادی و دیدم ناگهان

کاین دلبر دل سنگ ما راحت جنایت می کند

در کوچه باغ خاطره یاد تو آرامم کند

هر قطره اشک من ولی از تو شکایت می کند

گر بر سر قبرم شبی یک لحظه ای هم بگذری

منصور گوید سوی ما یارم عنایت می کند


گوز یاشیم آرخانجا آخدی اُلدی دریا گلمدین

سویله دیم سن سیز منه زینداندی دونیا گلمدین

شعله ی عشقینده من پروانه اُلدوم بیر گئجه

یاندی لوم بس نیه بهر تماشا گلمدین؟

یادیمه دوشدو بیر آن سنله او گئچمیش گونلریم

دولدی سن سیز باغریما حسرتلر آمّا گلمدین

ایستدیم سندن یازام گوردوم قلمده آغلادی

آغلادیخ منله قلم یازدیم سونوندا گلمدین

من اولورسم قبریده لوم آنار هر دم سنی

گوزلریم هر گون سنین قالدی یولوندا گلمدین

سون نفسده منصورون واردیر سنه بیر جومله سی

چوخ سنی یاد ایله دیم آمّا نه فایدا گلمدین


خواهم فراموشت کنم عمرم کفایت می‌کند؟

ای آنکه عشقت را دلم هر دم حکایت می کند

بیمار عشقت گشتم و درمان ندارد درد من

عشق تو در رگهای من دارد سرایت می کند

فرمان به قتل این دلم دادی و دیدم ناگهان

کاین دلبر دل سنگ ما راحت جنایت می کند

در کوچه باغ خاطره یاد تو آرامم کند

هر قطره اشک من ولی از تو شکایت می کند

گر بر سر قبرم شبی یک لحظه ای هم بگذری

منصور گوید سوی ما یارم عنایت می کند


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها